اي آفتاب! زخم تنت را شماره نيست
در کهکشان جسم تو غير از ستاره نيست
ما را به زخم هاي تنت، از سپهر چشم
غير از ستاره ريختن اي ماه، چاره نيست
اي آسمان چگونه تو را دل زغم نسوخت
در سوگ مهر، گر دلت از سنگ خاره نيست
محمل ببست سوي عراق از حجاز و گفت
«در کار خير حاجت هيچ استخاره نيست»
جان را سپرد دست خدا، ناخداي عشق
جز وصل يار، بحر وفا را کناره نيست
صائم عروس باور و انديشه تو را
غير از ولاي خون خدا، طوق و ياره نيست
صائم کاشاني
++++
سلام
عزاداري هاتون قبول انشاالله.
ممنون از نواي وبلاگ.
ما رو هم از دعاي خيرتون محروم نفرماييد.
ياحسين (ع)
صبح نزديك است و ...