انگیزه داشتند و نشدند!؟
من مانده ام
کوههایی که سر به فلک نــــکشیدهاند
چرا کوه شدند!
(یا من چرا آدم!)
12:8 عصر ; چهارشنبه 90/11/26
ام ابیها
غیرممکن که نیست
گفتم نکند
اشتبــاهی
درست رفته باشم!
جایی در جاده اصفهان تهران نوشته بود
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
4:45 عصر ; سه شنبه 90/10/20
خون جگر
عیب از یوسف نبود
برق از سر انبار میوه ها پرید
تمام تابستان
پرتقالها خون دل خوردند
و چاقوها دیگر نیازی به بریدن دست ها نداشتند
4:32 عصر ; دوشنبه 90/10/5
استقبال با پای پیاده
یارب
شهر داشت فریاد میزد:
"هر کس که از حالم خبر داره
از شونه هام این بار رو برداره..."
ممنون که آمدی
پ.ن: مردم شهر عادت دارند غم و غصه هاشان را بسپارند به زاینده رود
1:42 صبح ; سه شنبه 90/8/17
شاه دزدها
بعضی دزدها
می ایند حواست را میدزدند و میروند
و تو بعد از آن بی حواس میشوی
آنقدر که یادت نمیآید دزد کی به کدام انبارت شبیخون زد
بعضی دزدها هم می ایند حواست را میدزدند
ولی نمیروند
خوب میدانند چه دزدیده اند
تازه هی غر میزنند که حواست کجاست پس!
10:59 عصر ; دوشنبه 90/6/7